کاش میشد…

امیدوارم نسل شما، در آینده نسلی نشه که مثل ما و دهه شصتی ها، بگید کاش میشد برگردیم به قدیما با توپ پلاستیکی دو لایه فوتبال بازی کنیم تو کوچه ها و طوری آجرها رو دروازه کنیم که ماشین ها نتونن بیان و برن، کاش تو همون کوچه با گچ های سفید چهارخونه های بازی معروف روپل رو بکشیم و جمعه به جمعه منتظر باشیم بعد از صبحونه همه دوستا جمع بشیم و تا چند ساعت این بازی رو انجام بدیم و اصلا نفهمیم کی ظهر شده، کاش گرگم به هوا، تبرک، قایم موشک، خاله بازی، بزنه بزنه، و کلی بازی های دیگه رو میتونستیم با همون هیجان و صداهای بلند تجربه کنیم، بدون اینکه همسایه ها شاکی بشن.کاش انقدر دورهمی های بازی بچه ها زیاد و طولانی بود تا با صدای مادرهامون از پنجره آشپزخونه که داد میزد بسه بیا خونه غذا بخور… از همدیگه خداحافظی میکردیم و اصلا گرما و سرما رو متوجه نمیشدیم و شب ها با ذوق این میخوابیدیم که فردا صبح قراره همدیگه رو ببینیم. و کاش…

حالا تو بهم بگو! دوست داری کدوم خاطرات دوران کودکیت رو الان هم میتونستی تجربه کنی؟!

ما که داریم تمام تلاشمون رو واسه شما میکنیم…

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *